ارزویی که تحقق یافت....

حال این روزای من....

1393/6/2 9:41
نویسنده : دنیاجون
396 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی نشسته فرشته کوچولوی خودم

امیدوارم حالت خوف باشه مامان طلا. اگه از حال مامانت سوال کنی میگم

بدک نیستم ولی اوضام جالب هم نیست.سرفه زیاد امونمو بریده.شبا خواب

ندارم.مدام تو فکر توام باهات حرف میزنم بابایی دیروز بوست کردخطا میخواستم

بکشمش ولی بخاطر تو کوتاه امدمغمگین من حسود نیستمگریه.زیاد حوصله ندارم

دوس دارم فقط بخوابم و یادم بره تمام مسائل ریز و درشت زندگی رو....

منتظر دوشنبه هستم که برم جواب ازمایشو بگیرم و برم پیش دکتر ببینم

وضع جسمی خودم چطوره.دیشب کلی با پسر عموت بازی کردمخندونک زودی بیا

مامانی باهاش بازی کن.البته شک میدونم که بهت اجازه بدمعصبانیاخه فحش

یادت میده مامانیبوس البته خیلی دوس داشتنیه قفونش بله زن عموشمحبت

مامانی تورو به همون خدایی میسپارم که در اوج بی لیاقتی من،تورو

بهم بخشید تا بهم بفهمونه که خدا برا بخشیدن نعمت به بندهاش ب

لیاقتشون نگاه نمیکنه به کرم و بخشش خدایی خودش نظر داره...

پسندها (2)

نظرات (2)

باباي پارميسژ
2 شهریور 93 10:14
انشاء اله كه كوچولوتون به سلامتي بدنيا مياد http://parmis-e-baba.niniweblog.com/
دنیاجون
پاسخ
ممنون از حضور پرافتخار شما.خدا کوچولوی شمارو هم رو حفظ کنه
مامان بردیا اریایی
3 شهریور 93 16:59
سلام مامان فرشته کوچولوی ناز ممنون که بهمون سر زده بودین ایشالله نی نی زود زود بیاد بغلتون من شمارو با افتخار لینک کردم باز هم بیاین پیشمون تا با هم دوست بشیمواسه نی نی که تو دل ما ما نشه
دنیاجون
پاسخ
سلام عزیزدلم ممنون از حضور پرمهر و سرشار از لطف شما.من میمیرم برا دوستی شمارو با افتخار لینک کردم.واسه کوچولوی شما که تو آغوشتونه