التماس دعا...
سلام غنچه مامان و دوس جونیای عزیز...
دیروز بدترین روز زندگیم بود.مدیرمون در اثر تصادف دچار ضربه مغزی شدن والان تو
ICU بستریه. از وقتی این خبرو شنیدم دم به دقیقه اشکم سرازیر میشه.از اون
دسته ادمایی بود که هر وقت باهاش حرف میزدم فقط احساس ارامش بهم دست
میداد.نه من بلکه همه از این اتفاق فوق العاده متاثرن.دیشب اصلا خواب ب چشام
نیومد.مدام براش دعا کردم.3تا فرزند قدو نیم قد داره خدا بحق پاکی و معصومیت
بچه هاش پدرشونو حفظ کنه براشون.قرار بود اول مهر بره حج.چقد ذوق داشت
خدایا ارزوی دوباره دیدنشو رو دل بچه هاش نزار.خدا ب حق این ماه عزیز شفای
همه مریضا بخصوص مریض مارو عنایت بفرما.خدایا هیچ بچه ای رو داغدار باباش
نکن.درد یتیمی رو برای هیچ کودکی نیار.خدایا هیچ همسری رو داغدار شریک زندیگش
نکن.خدایاااااا.......از همه التماس دعای مخصوص دارم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی