ارزویی که تحقق یافت....

حس عجیب...

1393/5/30 8:21
نویسنده : دنیاجون
484 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته من....

دیشب رفتم دکتر و سونورو نشونش دادممحبت...قفون چشات شم که ایقد خوش عکس

و کوچولویی.خانم دکتر 1نگاه دقیق انداخت بعد گفت نی نیت سالمه مشکلی هم

نداره.وای خداروشکررررررر.گفتم چقد کوچولوست گفت اتفاقا به نظر من قد بلند

میشه.نسبت به جنین های دیگه در این سن قدش بلندترهبوس...نه اینه مامانی و

باباش قد بلندن فرشته من نخواسته کم بیاره قراره از من و باباش قد بلندتر شه

فداش بشم.واما1 حس عجیب.... من هر روز میرم وبگردی تا نی نی های دیگه رو

ببینم و لذت ببرم دیروز تو1وبلاگ بودم که نی نی شون فوت کرده بودمتاسفانه

بعد خوندن مطالبش آنچنان دل و کمرم درد گرفت که زنگ زدم بابایی گفتم برام

وقت دکتر بگیره.در اون لحظه فکر کردم1اتفاق معمولیه و اما دیشب که پیش دکتر

بودم1خانم جلو من بود و داشت میگفت که نی نی 3ماهش تو شکمش مرده

خدا نیاره واقعا سختهغمگین.در همون موق دوباره دل و کمر من به شدت درد گرفت

عجیبه که نی نی من ایقد به فوت نی نی های دیگه حساسه.به دکتر گفتم

خندید و گفت جنین مهربونی داری گفتم اره عین باباشه...ولی بدون شوخی

بدجور احساس همدردی میکنم با مامانایی که فرشته هاشون زود میرن پیش خدا

خدا بحق این روزای عزیز برا هیچ مادرانی دوری از فرزندشون رقم نزنه یا

صبر عظیم عطا کنه....

فرشته من،مهربون من مامان عاشقته

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان آویسا
30 مرداد 93 9:04
عزيزم مبارك باشه ني ني كوچولوتون خدا براتون حفظش كنه معلومه كلي مهربونه
دنیاجون
پاسخ
ممنون عزیزم آره مهربونه عشق من بازم پیشم بیایی مامان طلا